نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
بچه که بودم بعضی وقت ها یواشکی بابامو نگاه می کردم
که ساعت ها با دست مشغول جمع کردن
آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود
من حسابی به این کارش می خندیدم
چون می گفتم ما که هم جارو داریم هم جارو برقی.
چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم
یهو به خودم اومد دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم.....!



:: بازدید از این مطلب : 337
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه. دوست داری ساعت ها
بشینی بهشون نگاه کنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!



:: بازدید از این مطلب : 319
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
شونه آدم که هیچی شونه تخم مرغم پیدا نمیشه سرمونو بذاریم روش یه دل سیر گریه کنیم !



:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
چند روز پیش رفته بودیم رویان برای کشت سلول از طرف مدرسه. یه خانومی اونجا بود یه چیزای جالبی می گفت. اما از بین همه حرفاش یکیش بدجور فکرمو مشغول کرد.

" سلول ها به صورت توده ای زندگی می کنند. چون اگه جدا از هم باشن از دلتنگی میمیرن!"

حالا ما آدما یه وقتایی پیش میاد روز ها و هفنه ها و ماه ها و حتی سال ها از هم دوریم اما بازم زنده ایم! اون وقت اسم خودمونو میداریم مخلوق برتر خدا. در حالی که از یه سلول هم بی احساس تریم...



:: بازدید از این مطلب : 316
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
بخدا گفتم: " بیا جهان را قسمت کنیم، آسمون واسه من ابراش مال تو، دریا مال من موجش مال تو، ماه مال من خورشید مال تو ... ".

خدا خندید و گفت: " بندگی کن، همه دنیا مال تو ... من هم مال تو ... "

 

* خداوکیلی تا حالا موجودی مهربون تر از خدا دیدی؟

من که ندیدم!



:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
اعتراف میکنم ...
دوره دبستان امتحان جغرافی داشتیم یه سوالش این بود: تنها قمر کره زمین؟
من هم با اطمینان کامل نوشتم قمر بنی هاشم!!

 



:: بازدید از این مطلب : 289
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
نمی‌خوام پز بدم

تحقیرتون کنم

سرکوفت بزنم

مایه‌دار بازی دربیارم و اینا …

ولی جاتون خالی الان یه نیمرو خوردم با نون سنکگ ۲ رو خشخاشی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


:: بازدید از این مطلب : 340
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
چند جملهٔ قصار از جوادِ خیابانیچند جملهٔ قصار از جوادِ خیابانی:

کسی که لیزر انداخته قطعا توی استادیومه...!
.....
استقلال ۱...چون یه گل زده...پرسپولیس ۰...چون یه گل نزده...!
... ... ... .....
ايگواين حمله ميکنه... البته کاکا هستش چون ايگواين ۲۰ دقيقه پيش تعويض شد!
.....
مسي خيلي بهتر از كيريس رونالدو هست؛ ولي انصافاً رونالدو هم چيزي از مسي كمتر نداره
.....
حالا دیگه با بودن هاشمیان در زمین قدرت سرزنی نوروزی هم بالا میره..!!
.....
نقطه پنالتی رو میبینیم که در محوطه جریمه قرار گرفته!!
.....
دوربين داره ساق پاي بازيكن‌ها رو نشون ميده :...
خستگي رو ميشه از ساق پاي بازيكنا ديد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


:: بازدید از این مطلب : 514
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

بدون مقدمه شروع می کنیم

خدا از این مراقبا گیر گرگ بیابون نندازه ، والا

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

__________________

اینم شرحش تو عکسشه

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

__________________

واقعا ابتکارش آفرین داره

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

__________________

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 359
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

دوستان یه مدتی بود که  مطلبی ارسال نکرده بودم که باید از شما معذرت بخوام

یه سری مشکلات بود که به لطف خدا حل شدند

بریم سراغ مجله ی امروزمون

این عکس پایینی خیلی باحاله مردم از خنده

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

_____________

از وقتی که تخم مرغ گرون شده نمیدونم چرا هربار درست میکنم این شکلی میشه

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

لطفا به ادامه مطلب مراجعه بفرمایید

_____________



:: بازدید از این مطلب : 339
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

با سلام

مجله ی طنز سری دهم رو تقدیمتون میکنم

___________

اولش قبل اینکه بریم سراغ عکسا یه چیزیو دقت کردین ؟

  ! هرچی میگذره مردم دنیا رویاهاشون به حقیقت می پیونده ولی ما جوکامون

 

نیم کیلو باش ولی مرد باش اینجا معنی میشه ها گروه اینترنتی میشی گروپــــ

 



:: بازدید از این مطلب : 332
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

 

نه خدایی چطوری تونستی این کارو کنی ؟

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 


_________گروه اینترنتی میشی گروپــــ___

یه انگلیسی، یه فرانسوی و یه ایرانی داشتن به زندگی آدم و حوا توی بهشت نیگا میکردن
انگلیسیه میگه: چه سکوتی، چه احترامی ! مطمئنم که اینا انگلیسیند
فرانسویه میگه: اینا هم لختن، هم زیبا و هم رفتار عاشقانه ای دارند
حتماً فرانسویند
ایرانیه میگه: نه لباسی، نه خونه ای! فقط یک سیب برای خوردن! تازه فکر هم میکنن توی بهشتن ! صد در صد ایرانیند 
 



:: بازدید از این مطلب : 379
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

با سلام

بدون مقدمه بریم سراغ مجله ی طنز این هفته

__________

جلل خالق

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

__________

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

__________



:: بازدید از این مطلب : 326
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
دو چیز را همیشه فراموش كن:

خوبی كه به كسی می كنی

بدی كه كسی به تو می كند


همیشه به یاد داشته باش:

اگر در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار

اگر در سفره ای نشستی شكمت را نگه دار

اگر در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار

اگر در نماز ایستادی دلت را نگه دار


دنیا دو روز است:

یک روز با تو و یک روز علیه تو

روزی كه با توست مغرور مشو

و روزی كه علیه توست مایوس نشو

چرا كه هر دو پایان پذیرند


آموختن را بکار ببند:

به چشمانت بیاموز كه هر كسی ارزش نگاه ندارد

به دستانت بیاموز كه هر گلی ارزش چیدن ندارد

به دلت بیاموز كه هر عشقی ارزش پرورش ندارد


سه چیز را از هم جدا كن:

عشق، هوس و تقدیر

چون اولی مقدس است و دومی شیطانی

اولی تو را به پاكی می برد و دومی به پلیدی

در دنیا فقط 3 نفر هستند كه بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را برطرف میكنند، پدر و مادرت و نفر سومی كه خودت پیدایش میكنی، مواظب باش كه از دستش ندهی و بدان كه تو هم برای او نفر سوم خواهی بود چرا که در ترسیم تقدیرت نیز نقش خواهد داشت.

چشم و زبان، دو سلاح بزرگ در نزد تو هستند
چگونه از آنها استفاده میكنی؟ مانند تیری زهرآلود یا آفتابی جهانتاب، زندگی گیر یا زندگی بخش؟

بدان كه قلبت كوچک است پس نمیتوانی تقسیمش كنی
هر گاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش كه كوچكی اش جبران شود.

هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یكی ندان
چون همه اینها اجزاء كوچكتر عشق هستند نه خود عشق.

همیشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن
آنگاه می بینی كه چگونه قبل از اینكه خودت دست به كار شوی، كارها به خوبی پیش می روند.

از خدا خواستن عزت است
اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است.

از خلق خدا خواستن خفت است
اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است.

هر چه می خواهی از خدا بخواه و در نظر داشته باش كه برای او غیر ممكن وجود ندارد
و تمام غیر ممكن ها فقط برای کسانیست که

از ایمــان دل بریده اند و امیــد را به دل راه نمی دهند.

http://1358613.blogfa.com/



:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

سلام میکنم خدمت همه ی دوستان گلم 

 خیلی خوشحالم که بازم در خدمت شما هستم و امیدوارم تعطیلات و البته سال خوبی رو آغاز کرده باشید

بریم سراغ مجله ی طنز امروز که میدونم بعد از یه تعطیلات نوروزی میچسبه

اینم از دو تا سوژه ی ایرانی

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

____________



:: بازدید از این مطلب : 346
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

سال نو رو تبریک میگم به همتون و امیدوارم سالی پربار رو همه ی ما پیش رو داشته باشیم

:D به نظر شما طرف زن بوده ؟؟؟

گروه اینترنتی میشی گروپــــ



:: بازدید از این مطلب : 349
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

________________

تاحالا دیدی کشوری اونقدر به فکر مردمش باشه
که پلیس را تا وسط دریا پیاده بفرسته
تا مبادا با بالارفتن روسری خانوم یه دفعه ایشون به جهنم بره واقعاً از همچین دولتی باید خیلی .........!!!!!!
قدردانی کرد
..
.
.
.
.
.

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

__________________



:: بازدید از این مطلب : 316
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
گروه اینترنتی میشی گروپــــ



:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

سالگی ات مبارک

سادگی را از آب به ارث برده ای و سخاوت را از آفتاب

مهربانیت به باران می ماند  و شادیت به چشمک زدن ستاره ها

و وجودت زایش همه دوست داشتنیهاست

عزیزترینم، بهترینم، تمام زندگی من، پسرم محمد صدرا تولدت مبارک


 

دو سال گذشت و در بهاری دیگر پسرم پا به دومین بهار زندگی گذاشت. خدای خوب من هزاران بار شکر...... 

هزاران بار شکر  برای                                     

                 دو سال تن سالم

                            دوسال تجربه حس زیبای مادری

                                      دوسال عشق و امید به زندگی

                                                 دو سال خوبی و خوبی و خوبی....

پسرم بزرگ شدی و من پا به پای تو آموختم

  • هر وقت از دورویی، دروغ، نفاق و نقاب بر چهره داشتن خسته و بیزار شدم، مقابل تو بنشینم و به چهره تو نگاه کنم. تمامی صداقت را خواهم یافت.
  • هر وقت از عالم و آدم ناامید شدم، از روزگار خسته و مایوس شدم و از همه چی ناکام، مقابل تو بنشینم و به چهره تو نگاه کنم.امیدی به بلندای ابدیت را خواهم دید.
  • هر وقت از ظلم خسته شدم، از ستم از بیرحمی، به چشمهای تو نگاه کنم. در آنها پر از رحم خواهم دید، عطوفت، محبت و لطافت را خواهم دید.
  • هر وقت دلتنگ خدا شدم، به چهره تو نگاه کنم که خدا را در آن خواهم دید که تو نمایش زیبای خدایی و چهره تو جلوه خداست.

مثل همیشه دعای مادر برای بدرقه عمرت

از خدا میخواهم  همیشه برقرار باشی تا هیچوقت بیقرارت نباشم

باز هم اینجا از پدر و مادر خوبم که در این دو سال زحمت نگهداری محمد صدرا رو به عهده داشتند تشکر میکنم...یک عمر مدیون مهربانیهاشون هستم....از خدا هر چیزی که خیره برای این دو عزیز خواهانم.

http://msadra89.blogfa.com//post24.php



:: بازدید از این مطلب : 357
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

سلام نفسم، عسلم ،

عشقم، وجودم،

محمد صدرای نازم

 

خوبی عزیزممممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟

 

زیبا

الان سه روزه که دارم روی از شیر گرفتنت کار میکنم، از روز جمعه تا امروز فقط3 وعده شیر خوردی اونم دیروز صبح بود که با قلدوری هرچه تمامتر خودت دست به کار شدینیشخند ، منم بهت هیچی نگفتم، وقتی خوردنت تموم شد، خودت دست کشیدی و از بغلم پریدی پایین و رفتی دنبال بازی کردنت.

مامانی خیلی خوشحالم که دارم موفق میشم تو همون نی نی وابسته به می می مامان بودی که نمیشد ازش جدات کرد، ولی انگار خود خدا داره کمک میکنه،

روز یکشنبه 91/2/31 

باباجون حرم بود و من و مامان مریم و مادرجون هم رهسپار حرم آقا علی ابن موس الرضا (ع)  شدیم .طبق نوشته کتاب ریحانه بهشتی بعد از زیارت و دعا و خواندن سوره مبارک یس و فوت کردن به آبمیوه محمد صدرا جون ،آخرین شیر رو به   عزیزم در حرم دادم و با چشمان اشک آلود از امام مهربانیها خواستم  که مهر شیر خوردنو از دل تو و من ببره ...و فقط تصمیم گرفتم که دیگه بهت شیر ندم، اونم به خدا فقط برای سلامتی خودته مامان جون.زیبا

(دو سال و 10روزگی به ماه قمری)  ( 10 روز مونده به دوسالگی به ماه شمسی)

زیبا

 

الان هم سه روزه که موفق شدم، یه وقتهایی خودت میای سراغش و خودت رو لوس میکنی و دستای قشنگت رو میبری سمت چشمات و غنچه میکنی و بعد چشمات رو هم لوس میکنی و کوچیک میکنی و میگی:   ای جی جی ناژه  بعد میگی فرشته ها از آسمون اومدن جیجی مامانی رو تلخ کردن. .. این داستان رو واسه همه میگی مخصوصا ارشیا و ارسلان جونی زیبا

منم بهت میگم آره مامانی جی جی تلخ شده بعد یه مقدار آجیل یا چوب شور که خیلی دوست داری با آب میوه یا شیر آقاگاوه(به قول خودت)بهت میدم و مشغول خوردنشون میشی و دیگه  اصلا سراغش نمیای.

.زیبا

گل پسرم اینم یه جوری تزکیه شدن نفسه دیگه؛ مثل اون عارفانی که نفسشون رو از تمایلات نگه میدارم تو هم الان همین کار رو داری میکنی فقط فکر کنم کار تو دشوارتره ، آخه تو کوچولویی نازگلم و برات خیلی سخته که از چیزی جدا بشی که دوساله باهاش هم آغوشیماچ

دنیای زیبا

 

مامانی هیچ وقت اولین شیردادن به تو رو فراموش نمیکنم، وقتی به دنیا اومدی ساکت و آروم فقط با تعجب دور و برت رو نگاه میکردی، انگار دوست داشتی همون اول از همه چیز با خبر بشی، خانم پرستار دور یه ملحفه سبز رنگ پیچیدت و گذاشتت روی دلم، ای وای خدای من یعنی همه چیز تموم شد، حالا این کوچولوی با وزن سه کیلو وپانصد وپنجاه  گرمی /قد پنجاه و دو 52 سانتی متر/دور سر سی وهفت 37سانت/وگروه خونیت +o   (بیمارستان بنت الهدی   خانم دکتر صدیقه آیتی)  ناز برای منه، خدایا شکرت، خدایا شکرت که بچه سالم بهم دادی ، همون لحظه برات دعا کردم که خدایا صالحش کن. خدایا خودت نگه دارش باش. دستامو میکشیدم روی کمرت و نازت میکردم، تو هم هیچ حرکتی نمیکردی و زل زده بودی به صورتم. مامانی تا اونجایی که من شنیدم این حرکات از نوزادهای تازه وارد بعیده، معمولا همه نوزادها اول جیغ میکشن و گریه میکنن، ولی تو ساکت و باهوش فقط به اطراف نگاه میکردی.

زیبا

   توی بغلم گرفتمت و تو هم اون لبای نازت رو باز کردی و شروع کردی به مکیدن. اشک امانم نمیداد، همینطور فقط خدا رو شکر میکردم و تو رو میبوسیدم و اشک میریختم. لحظه های خاصی بود، بعد از چند دقیقه دیدم تو خوابیدی و دیگه شیر نمیخوری، صورتت رو برگردوندم به سمت صورت خودم و نگاهت میکردم و میبوسیدمت و ریز ریز اشک میریختم. 

 

زیبا

چه لذتی داشت وقتی بغلت میکردم و بهت شیر میدادم، حس میکردم فقط مال منی، فقط مال  من. تمام وجودم رو بهت میچسبوندم و آروم فشارت میدادم و سر قشنگت رو که بوی گل یاس میداد بوس میکردم، فقط من بودم که توی اون لحظه داشتم از وجود نازت بهره میبردم. خوش بحال مادرهایی که به بچه هاشون شیر میدن چون فقط اونا میتونن این حس رو تجربه کنن و دلم میسوزه برای باباهایی که برای کوچولوهاشون زحمت میکشن ولی هیچ وقت یه همچین لذتی رو تجربه نکردن. واقعا لذت بخشهههههههه.

 دنیای زیبا

پسرم خیلی دوستت دارم. یاد اون لحظات که میوفتم بی اختیار بغض گلوم رو میگیره. حالم منقلب میشه.

 

حالا بعد از دوسال که با عشق، چه لحظاتی رو با هم طی کردیم، چه شبهایی رو بیدار بودیم، چه روزهایی رو با هم گذروندیم، باید پرونده شیر خوردن از وجود مامان هم بسته بشه ، چون تو بزرگ شدی و یواش یواش داری برای خودت مرد میشی و باید مستقل از وجود مامان و بابا بشی. گلم همه جوره پشت سرتم و نمیزارم کوچکترین چیزی قلب قشنگت رو برنجونه.

زیبا

 

 وجودم، نفسم، عشق تو توی دلم ریشه دوونده دوستت دارم یه دوست داشتن عمیق، وقتی این رو میگم یه چیزی ته دلم میلرزه، یه حسی قلبم رو فشار میده.دنیای زیبا

گل نازم امیدوارم همیشه توی زندگیت مثل همین حالا با حوصله و صبور باشی.دنیای زیبا

گلم از این به بعد هم سعی کن آروم باشی تا این مرحله از زندگیت هم با موفقیت تموم بشه.

 

زیبا

 ش :   شادابي

 

 ي : يكتا وبي همتا

 

 ر : رحمت

 

 م : مصونيت

 

 ا : آرامش

 

 د : دوستي ومحبت

 

 ر : رشد مطلوب

اینهم یک شعر قشنگ که دیگه ....

مادرم شيرت پيام زندگي است – شيرتوعاري زهرآلودگي است

 مادرم شيرت سرود زندگي است – شيرتوخود منشا سازندگي است

 

 مادرم جسمم زشيرتوقوي است- روح وجسم از هرچه بيماري تهيست

 

 مادرم شيرت نشان رحمت است- شيرتورازي زسر خلقت است

 

شيرتودارد هزاران امتياز- كرده جسمم رازدرمان بي نياز

 

 شيرتوداده هزاران ايمني- كرده جسمم رامصون بابرتري

 

شيره جانت غذاي كودك است – اين نشان عشق توبركودك است

 

 شيرومهرت هردو ازايثارتواست- سينه ات سرچشمه ايمان تواست

 

 مادرم باتيك تاك قلب تو- بانوازش هاي دست گرم تو

 

 شير تو برمن گوارا ميشود- مهروعشق واستقامت ميشود

 

 مادرم باشيرتوكامل ترم- هوشمند وپرتوان و برترم

 

 تومرا خوشنود وخوشدل كرده اي-چون كه با شير خودت پرورده اي

 

خدا جونم میدونم که صدام رو میشنوی، میدونم که میبینیم و از ته قلبم باخبری، کمکم کن، کوچولوی نازم رو به تو میسپارم ، خودت نگه دارش باش.

دنیای زیبادنیای زیبا




زیبا




تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول



:: بازدید از این مطلب : 936
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

محمد صدرای عزیزم از این عکس و داستان کوتاه خوشم اومد تو وبلاگت گذاشتم 
که هم خودم و هم هر کی که دوست داره ببینه 
و بخونه.




داستان کوتاه در مورد خانواده


با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم
اووه ! معذرت میخوام … من هم معذرت میخوام.
دقت نکردم … ما خیلی مؤدب بودیم، من و اون غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم؛ اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم ؟!

کمی بعد از آنروز، در یک غروب غمگین مشغول پختن شام بودم. دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد اما همینکه برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش ولی بدون کمترین توجهی با اخم به او گفتم: “اه ! ازسرراه برو کنار” قلب کوچکش شکست و رفت ! اصلا نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم …

وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت:
وقتی با یک غریبه برخورد میکنی، آداب معمول را رعایت میکنی اما با بچه ای که دوستش داری بد رفتار میکنی !
برو به کف آشپزخانه نگاه کن. آنجا نزدیک در، چند گل پیدا میکنی.
آنها گلهایی هستند که او برایت آورده بود. خودش آنها را چیده. صورتی و زرد و آبی …
او تنها به این خاطر آرام ایستاده بود که سورپرایزت بکنه
هرگز اشکهایی که چشمهای کوچیکشو پر کرده بود ندیدی

در این لحظه بود که احساس حقارت کردم و بی امان اشکهایم سرازیر شدند.

آرام رفتم و کنار تختش زانو زدم … بیدار شو کوچولو، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟
گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری که امروز داشتم. نمی بایست اونجور سرت داد می کشیدم
دخترم گفت : اشکالی نداره مامان چون من به هر حال دوستت دارم مامان
من هم دوستت دارم دخترم
و گلها رو هم دوست دارم
مخصوصا آبیه رو …

کوچولوی من ادامه داد : اونا رو کنار درخت پیدا کردم ورشون داشتم چون مثل تو خوشگل هستن. میدونستم دوستشون داری، مخصوصا آبیه رو …

آیا میدانید که اگر فردا بمیرید شرکت یا موسسه ای که در آن کار میکنید به آسانی در ظرف یک روز برای شما جانشین جدیدی می آورد؟
اما خانواده ای که به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد کرد؟
و به این فکر کنید که ما خود را عجیب وقف کار میکنیم و به خانواده مان آنطور که باید اهمیت نمی دهیم!

چه سرمایه گذاری ناعاقلانه ای !
اینطور فکر نمی کنید؟!
به راستی کلمه “خانواده” یعنی چه ؟!

       



:: بازدید از این مطلب : 297
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

چاقاله با یک عروسک رفته به مهد کودک
عروسک

چاقاله با یک عروسک

رفته به مهد کودک

خیلی اونو دوست داره

به اون می‏گه وروجک

هر روز به این عروسک

غذا می‏ده، آب می‏‏ده

قصّه براش می‏خونه

به چشم اون خواب میده

از مهد کودک، اون‏ها

با هم می‏آن به خونه

دست همو می‏گیرن

چاقاله براش می‏خونه:

«وروجکم قشنگه

از همه کس بهتره

اما غذا نخورده

مثل مداد لاغره»

وروجک هم می‏خونه:

«چاقاله بادوم عزیزه

به زور توی دهانم

آب و غذا می‏ریزه

آخه عروسکا که

از این چیزا نمی‏خوان

نه چاق می‏شن نه لاغر

آب و غذا نمی‏خوان



:: بازدید از این مطلب : 409
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
حتما انجام بدین!

699666999999666999999666996666666996666699999666669966666699 699669999999969999999966699666669966669966666996669966666699 699666999999999999999666669966699666699666666699669966666699 699666669999999999996666666996996666699666666699669966666699 699666666699999999666666666699966666669966666996666996666996 699666666666999966666666666699966666666699999666666669999666

شماره هاي بالا را انتخاب كنيد
بعد Ctrl + F را بزنید

بعد شماري 9 را بزنيد
و حالا Ctrl + Enter را بزنید


http://marshal-modern.ir/Archive/28196.aspx

 

ایران عزیز همیشه ودر همه جا در قلب وروح ما جای داری



:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

به نام خدای خوب، خدای مهربان

 

یکی از دانشجویان پروفسور حسابی به ایشان گفت: شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم. می خواهم در روستایمان معلم شوم .

پروفسور جواب داد: تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا نخواهد موشک هوا کند.


پشت هر کوه بلند

سبزه زاری است پر از یاد خدا

و در آن باغ کسی می خواند که خدا هست دگر غصه چرا؟؟

آرزو دارم

خورشید رهایت نکند

غم صدایت نکند

ظلمت شام سیاهت نکند

و تو را از ره عشق که ره پاکان است

حضرت دوست جدایت نکند.




:: بازدید از این مطلب : 383
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
نام خدای خوب، خدای مهربان

 

"قند" خون مادر بالاست.

دلش اما هميشه "شور" مي زند براي ما؛

اشک‌هاي مادر, مرواريد شده است در صدف چشمانش؛

دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مرواريد!

حرف‌ها دارد چشمان مادر؛ گويي زيرنويس فارسي دارد!

دستانش را نوازش مي کنم؛ داستاني دارد دستانش.

قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار،

 تا چشمانم بهشت را نظاره کنند... 

--------------------------------------------

روز مادر را اول از همه به مادر عزیزتر از جانم تبریک می گویم...هیچگاه نخواهم توانست ذره ای، حتی ذره ای از لطف و محبتت رو جبران کنم مادرم....دوستت دارم

همچنین به دوستان خوب وبلاگیم و مادران عزیز، روز مادر را تبریک می گویم....تک تک شماها مادری نمونه هستید که عشق در وجودتان ساری و جاری است.

خداوندا!

بهترین لحظه ها را نصیب مادرم کن...

چرا که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است.

 




:: بازدید از این مطلب : 301
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
                                      

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

                                                       





هدیه زیبای دکتر نخعی مقدم واسه محمد صدرا چون خیلی مودب میشینه و میذاره دکتر معاینه کنند

             


همیشه باید با شمعها واست یه تولد بگیرم تا غذاتو میل کنی


محمد صدرا جون در کنار رعنا و مهلای تپلی(دختر دایی های مامانی)




اصلاح در اردیبهشت 91 در آرایشگاه یاشار توسط آقا عبداله که حسابی این دفعه با دفعات قبل فرق میکرد و عمو هم واست سنگ تموم گذاشت



فکر کنم دیگه پسر مستقلی شدی و خودت میتونی غذا میخوری...


مثه همیشه عاشق ماهی و آکواریوم


سوار بر دوچرخه ارسلانی و تلاش برای پا زدن

سوار بر دوچرخه ارسلانی

شِـــکـــلـَــک هــاے 

عـَــروسـَــــک


الاکلنگ بازی با کمک مامان مریمی و بابا امیر


لاک پشت بیرجندی عمه نرجس


عید دیدنی از بابا بزرگ مهربون و متدین بابا جون که همیشه واسمون دعا میکنند(بیرجند)


عاشق همیشگی سعید جونی


 



کلاهگیس فریبا جون بر سر محمد صدرای بلا


موتور سواری در الماس شرق

 

عمه عالیه و عمه نرجس که حسابی باهشون همبازی میشی و خیلی دوست دارن



مادر جون مامانی که محمد صدرا خیلی دوسشون داره


این دو تا وروجک از مهد برگشتن....


ارشیا و ارسلان و محمد صدرا آن هنگام که با هم دوستند...

این کفش های ارسلانه که انگاری واسش 2 شماره بزرگتره..آخه خیلی باهاشون سروصدا راه میندازه؟؟؟؟؟؟


زیبای خفته من (به زودی زیر اندازشو برمی دارم...ببخشید)



بازم کادو بابا جون خریده جعبه ابزار مهندسی...چچش و پچ دوشتی و...


قابل مامان فهیمه رو نداره ...هدیه روز معلم  هنرستان  عرفانی و هنرستان عترت


مهرشاد گل پسر دوست عزیزم محیا جون


محمد صدرا در پارک نزدیک خونه





خلاصه  محمد صدرایی واسه خودش جیگری شده،

عاشقتم مامانی.شکلک های شباهنگShabahang





:: بازدید از این مطلب : 453
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

                                                                              خروسک

تنفس صدادار، سرفه مداوم، گرفتگي و خس خس سينه از مشخصه هاي بيماري خروسك است . خروسك كه كروپ (croup) نيز ناميده مي شود، معمولاً از يك عفونت ويروسي ناشي شده و باعث التهاب و تنگ شدن مجراي هواي اصلي منتهي به ريه ها مي گردد.

خروسك در اغلب موارد، كودكان سه ماهه تا پنج‌ ساله را معمولا در طول زمستان و اوايل بهار گرفتار مي‌كند. كودكاني كه در زير سه سالگي خروسك مي‌گيرند، شديدترين علائم را نشان ميِ‌دهند.

با اينكه خروسک يک بيماري خفيف است، گاهي موجب ناراحتي هاي شديد تنفسي مي شود كه نيازمند درمان فوري و اورژانسي مي گردد.

علايم بيماري خروسك چيست؟

سرفه ها به صورت حمله اي مي باشد. دوره هاي حمله خروسك بيشتر در اوايل صبح رخ مي دهد و چند ساعت طول مي كشد.

براي كودك مبتلا به خروسك چه كار بايد كرد؟

هواي اتاق كودك را مرطوب كنيد(با گذاشتن ظرف آب روي بخاري، شوفاژ و... و يا انداختن حوله خيس روي شوفاژ يا نزديك بخاري).

در حمله هاي شديد براي تخفيف علايم، كودك را به حمام ببريد و شيرهاي آب داغ را باز كنيد تا هوا به سرعت مرطوب شود و تنفس او راحت تر مي شود (نياز به استحمام كودك نيست، فقط در محيط مرطوب و گرم قرار گيرد كافي است).

آيا مراجعه به پزشك براي كودكان مبتلا به خروسك ضروري است؟

پزشك مي تواند با معاينه كودك، شدت بيماري را بررسي و اطمينان حاصل كند كه تشخيص صحيح بوده و كودك مبتلا به خروسك است و بيماري مشابه ديگري نظير التهاب دريچه ناي و ... وجود ندارد.

در موارد خفيف خروسك، اقدام هاي خانگي توسط پزشك توصيه مي شود. (شربت استامينوفن و دادن مايعات گرم و مرطوب كردن هواي اتاق كودك) ولي در موارد شديد و حاد، معمولاً كودك در بيمارستان بستري مي شود تا براي تسهيل تنفس، اكسيژن يا داروهاي استنشاقي به او داده شود. اگر در چنين مواردي، مجاري هوا شديداً مسدود باشد ممكن است از طريق گذاشتن لوله داخل بيني و فرستادن آن به ناي راه تنفس باز شود، منتهي جاي نگراني نيست و ظرف چند روز خروسك حاد نيز بهبود مي يابد.

 

بنابراين توصيه مي شود چنانچه كودك دچار حمله خروسك (شديد) شد، فوراً با پزشك تماس بگيريد و اگر علائم شدت يافت و بدتر شد، آمبولانس خبر كنيد يا به نزديك ترين مركز فوريت هاي پزشكي مراجعه کنيد.

پزشك ممكن است داروهاي ضدالتهاب كورتوني يا استروئيدي تجويز كند كه به كاهش تورم حنجره كمك مي‌كند و باعث مي‌شود كودك راحت‌تر نفس بكشد.

لازم به ذكر اين است كه بيشتر كودكان مجدداً به خروسك مبتلا نمي شوند، اما كودكان مبتلا به آسم ممكن است در معرض حمله هاي مجدد بيماري (خروسك) قرار داشته باشند. براي اين كودكان ممكن است درمان با داروهاي پيشگيري كننده از آسم توصيه شود و يا پزشك تجويز كند كه با مشاهده نخستين علايم حمله خروسك، از داروهاي استنشاقي "كورتيكو استروئيدي" استفاده شود.

در هر صورت براي همه بيماران مبتلا به خروسك، چه آسمي و چه غير آسمي، توصيه مي شود، اتاق كودك مرطوب نگه داشته شود تا تنفس براي او راحت تر باشد و براي اين كار بهترين روش اين است كه حوله مرطوبي را روي صندلي در كنار شوفاژ يا بخاري قرار دهيد و يا از دستگاه بُخور استفاده كنيد (بهتر است بِخور آب جوش خالي باشد و از داروهايي مثل اكاليپتوس و... كمتر مصرف شود).

آيا لارنژيت همان خروسك است كه در بزرگسالان مشاهده مي شود؟

در موارد ويروسي كه بيشتر ديده مي شود نياز به مصرف آنتي بيوتيك نيست و مصرف آنتي هيستامين و مرطوب كردن هواي تنفسي كافي است.

به علاوه در افراد مبتلا به لارنژيت، توصيه مي شود به حنجره خود استراحت داده و چند روزي تا رفع علايم بيماري (گرفتگي صدا و...) كمتر صحبت كنند.

در موارد آلرژيك نيز با مصرف آنتي هيستامين و استراحت و مرطوب كردن هواي تنفسي بيمار بهبود مي يابد، منتهي در صورت اضافه شدن عفونت، با تجويز پزشك چنانچه نياز به مصرف آنتي بيوتيك باشد، بايد طبق نظر پزشك معالج عمل نمايند.

در موارد شديد كه مشكل تنفسي ايجاد مي شود، شايد نياز به تجويز هيدروكورتيزون باشد كه توصيه مي شود در صورت بروز چنين شرايطي، بلافاصله به پزشك يا مراكز درماني مراجعه شود.

بنابراين لارنژيت يا سندروم كروپ يا خروسك در عين حال كه يك بيماري ساده و خفيف است، در صورتي كه مشكل تنفسي ايجاد كند نياز به اقدام سريع داشته و مراقبت صحيح از بيمار حياتي است.

خروسک مزمن و بازگشت اسيده معده به مري

پژوهشگران مي‌گويند کودکاني که دچار عود مداوم خروسک مي‌شوند، ممکن است دچار بازگشت اسيد معده به مري يا بيماري ريفلاکس باشند. آنها معتقدند در بيماري ريفلاکس معده به مري، اسيد معده باعث تورم و التهاب حنجره مي‌شود، و به اين ترتيب باعث باريک شدن راه هوايي مي‌گردد.

بيماري ريفلاکس معده به مري (GERD) هنگامي رخ مي‌دهد که عضله انتهاي مري به  طور کامل دهانه آن را نمي‌بندد، در نتيجه محتويات معده به داخل مري نشت مي‌کنند.علائم اين بيماري شامل سوزش سر دل و  ترش کردن است

                                                                                       

          دكتر مؤمن زاده- متخصص كودكان و استاد دانشگاه شهيد بهشتي



:: بازدید از این مطلب : 469
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی



:: بازدید از این مطلب : 488
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی
امروز من به تمام زندگیم پشت کردم به کسی که دیوونه وار عاشقش بودم نتونستم واقعیتو بگم بهش امیدوارم حلالم کنه ولی بدون تا چند روز دیگه یه عمل خیلی سخت دارم دکترا گفته بودن که رفتنی هستی ولی اگه عمل بشی شانست به 10 درصده هه  من که میدونم ... ولی منو ببخش خودت میدونی چرا میدونی چرا میگم ببخش به خاطر تمام رفتارام منو ببخش . تو میگفتی اگه من نباشم تو هم نیستی ولی بدون اشتباه بزرگیه اگه بخوای این کارو کنی عزیزم  خیلی دوست داشتم و دارم همیشه در خاطرم اگه خاطری بمونه زنده ایی

اگه خدا خواستو موندم میام همینجا آپ میشم اگه هم دیگه نبودم خب نیستم که بیام حتما میگی چرا نگفتم زودتر بهت میشناسمت میدونم همچین فکری داری میکنی ولی بدون از دوست داشتن بود که بهت نگفتم هیچوقت الان هم اگه دیدی حرفی زدم به خاطر چرا ها بود همین و همین خدانگهدار 

زندگی کن ، زندگی زیباست 


دلم تنگ است و این شبها یقین دارم که میدانی

صدای غربت غم را از احساسم تو میخوانی

شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین

ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی

میان برزخ عشقت پریشان و گرفتارم

چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته میرانی؟

  

عاشق بی وفای تو محمد


 هرگز ...



:: بازدید از این مطلب : 384
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی




امشب تولد منه !!!     اما تو نیستی !  اما تو نیستی !!

شمع و ستاره روشنه ! اما تو نیستی ! اما تو نیستی !!

دوستام همه کنارماً ! تنها تو نیستی ! تنها تو نیستی !!

وای به حال اون که دل به تو سپرده 

                                         به تو دل داده و دل ازت نبرده 

تو شب تولدش برا تو مرده    

                                 شب تولد برا تو مرده 

بیا بهم تبریک بگو ، فقط سکوت کن 

                       اما خودت به جای من شمع ها رو فوت کن 

                                                                          شمع ها رو فوت کن ...



:: بازدید از این مطلب : 286
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 4 خرداد 1391 | نظرات ()